منم یه تقویم پر از زمستون
جز یه نفر که درب و داغونم کرد
بره بودم ، گرگ بیابونم کرد
از راهی که رفته نشد پشیمون
دل ای دل دیوونه ، کی قَدرِ تو می دونه
برو فکر خودت باش ، پُر از گرگ زمونه
باز منتظر نشستی ، آب میشی دستی دستی
تو هم باید مثل اون ، دلش رو می شکستی
نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد ، خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را ، یادم باشد روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نیست ....
نشد برم ، نشد نره ، نشد بخواد، نشد بیاد
نشد ولی شاید بشه ، واسم دعا کنین زیاد |